روشهای کاهش استرس بچه های طلاق
کارشناسان امور خانواده به پدر و مادرانی که قصد جدایی دارند، توصیه می کنند با توجه به رفتارهای خود که از روی ناآگاهی یا لجبازی است از وارد شدن آسیبها و ناکامیهای عمیقتر در قلب فرزندان خود جلوگیری کنند.
کودکان و نوجوانانی که شاهد طلاق والدین خود بوده اند پایان زندگی مشترک پدر و مادر خود را سخت ترین اتفاق زندگیشان دانسته اند.متخصصان روانشناسی بخشی از علت این مسأله را کوچ آنان و زندگی با یکی از والدین میدانند و به علت آنکه حضور ناگهانی یکی از والدین در کنار آنان بیرنگ میشود بخشی از ارتباط آنها با یک جای خالی مواجه شده و این ضربه سختی است که باید در برابر آن تاب بیاورند.کارشناسان امور خانواده به پدر و مادرانی که قصد جدایی دارند، توصیه می کنند با توجه به رفتارهای خود که از روی ناآگاهی یا لجبازی است از وارد شدن آسیبها و ناکامیهای عمیقتر در قلب فرزندان خود جلوگیری کنند.
روش نخست
گروهی از والدین پس از طلاق سعی میکنند با یک تلاش بیش از اندازه نگاه و محبت فرزندشان را به خود جلب کنند.این تلاش به نوعی استرس عاطفی نادرست و ناهمگونی را به فرزندان آنها وارد می کند و آنان را در موقعیتی قرار میدهد که خود را مجبور به مذاکره و هم صحبتی در مورد پدر و مادرشان و وضعیتی که ایجاد شده است، میکند. این استرس عاطفی در واقع یک نوع فشار مضاعف را بر روح و روان آنان وارد میکند. متخصصان معتقدند به جای ایجاد این فشارهای عاطفی مستقیم بهتر است از طریق ایمیل، پیامک و... مدتی به او فرصت دهند که به ترمیم زخمهای عاطفی اش که حاصل فاصله ایجاد شده از درگیری های قبلی و طلاق است، بپردازد. با این شیوه او به سلامت عاطفی دست خواهد یافت.
روش دوم
والدین هرگز نباید با بیان جزئیات خشم، نفرت، اضطراب و درگیریهایی که با شریک زندگیشان داشته اند، جهان درونی کودک را وارونه سازند اگرچه بسیاری از والدین به علت وقوع طلاق و هجوم افکار و احساسات منفی و تنشها نیاز به هم صحبت دارند و از طریق بیان سختیهایی که در حال لمس آن هستند باید با کسی درد دل کنند، ولی باید به خاطر داشته باشند که فرزندانشان گزینه خوبی برای به دوش کشیدن این ناراحتیها نیستند و در صورتی که این مرزها را رعایت نکنند، در آینده باید شاهد آسیبهای عمیقتری باشند.
روش سوم
کودکان و نوجوانان نیاز به درک شدن دارند. این نیاز پس از طلاق والدین شدت مییابد و باید احساسات آنها از سوی والدین درک شده و مورد توجه قرار گیرد.در این مواقع لازم نیست که بهعنوان پدر و مادر که در هفته چندساعتی با او هم صحبت هستند، از او انتقاد کرده یا او را نصیحت کنند. بچه ها در این سن به جای واکنشهای والدین و دلنگرانیهایشان نیاز به کسی دارند که حرفهایشان را بشنود، در واقع راهحل در همین شنیدن و همراهی با اندوه آنان نهفته است. در صورتی که والدین بتوانند ارتباطی با فرزند خود برقرار کنند که احساسات خود را برایشان بازگو کند، مشکلات عاطفی او کمتر خواهد شد.
روش چهارم
ارتباط با نزدیکان دیگر در آخر هفته بخشی از آلام و ناراحتی آنان را کم خواهد کرد. در این ارتباطها بچه ها نباید مورد سؤال و جواب قرار گیرند، زیرا باعث می شود تنشهای آنها افزایش پیدا کند. به جای سؤال و جواب در مورد او و ریز شدن روی زندگی همسر سابقتان دامنه سؤالات را به خواسته ها، علایق و... گسترش داده و عمومی تر با او به صحبت بپردازید.
روش پنجم
کودکان بخشنده تر از آن هستند که در ذهن میگنجد، بنابراین بهترا ست به جای تقسیم بندیهای عاطفی تند و بروز خشم به ایجاد رابطه های مثبت با آنان پرداخت.والدین طلاق باید از فرزندان خود عذرخواهی کنند و از سوی دیگر گاه به انتقاد از خود بپردازند. این شیوه یک سیگنال امن را به او میدهد زیرا مطمئن میشود خشم و اضطرابی که والدیناش درگیر آن بوده اند، هیچوقت او را درگیر نخواهد کرد و آنها متوجه اشتباهات گذشته خود هستند. این برخورد او را از خشم، نفرت، کینه، انتقام و... دور خواهد کرد.
2305 |
12 مهر 1393