خلاصه نمایش:
کودکی
که در وسایل قدیمی پدر مشغول بازی است با چراغ جادو مواجه می شود و اتفاقی
در آن باز شده و غول چراغ جادو از آن بیرون می آید تا آرزوی کودک را بر
آورده کند . کودک که میخواهد آرزو کند با زنغول مواجه میشود که مانع بر
آورده کردن آرزو میشود . غولها ادعا دارند که سالهاست آرزوی انسانها را
برآورده میکنند اما هیچکس به فکر این نیست که ممکن است غولها هم آرزو داشته
باشنو و کودک تصمیم میگیرد یکی از سه آرزویش را به غولها بدهد که...