وقتی به گفتگوی بسیاری از والدین، گوش سپارید، متوجه خواهید شد که موضوع نظم و آموزش آن به کودکان، خصوصا در سنین بالای 3 سال، از معضلات و دغدغه های دائمی والدین می باشد.
بهترین سن برای آموزش نظم به کودکان چه زمانی است؟
اصولا پذیرش این مطلب برای بچه ها، کمی سخت است و والدین نیز از اینکه وسائل بازی کودک خود را همواره در زیر دست و پای خویش ببینند، احساس خوبی ندارند. اما یک سوال اساسی در این میان وجود دارد که موجب سردرگمی و عدم موفقیت والدین در رابطه با آموزش نظم به کودکان می باشد و آن این است که به راستی، بهترین سن برای آموزش نظم به کودکان چه زمانی است؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند که ایجاد انضباط در کودکان امری است که از همان ابتدای تولد کودک، باید آغاز شود و به مرور زمان و با توجه به رشد جسم و روح کودک، ادامه یابد. البته فهم دقیق این موضوع کمی مشکل به نظر می رسد و بیان آن در حد تئوری، ساده است و مهم این است که چطور بتوان این امر را عملیاتی و کاربردی کرد .
آنچه مشخص است اینکه اگر والدین بخواهند کودکشان در دوران نوجوانی ملزم به رعایت نظم باشد، باید از دوران کودکی به او آموزش دهند زیرا درخت را تا زمانی که یک نهال است می توان به طور دلخواه شکل داد و اگر کودک، به بی انضباطی عادت کند، تغییر رفتار در او کار مشکلی است .
نحوه آموزش نظم به کودکان در سنین مختلف متفاوت است:
چرا که هر کودکی روحیه ای خاص و متفاوت از سایرین دارد و اینکه والدین چطور بتوانند مطابق روحیه کودکشان به آموزش نظم به او بپردازند، بسیار مهم است.
البته
باید در ارتباط با این مقوله این موضوع را توضیح داد که آموزش
نظم به کودکان زیر یک سال، باید به طور غیر مستقیم صورت گیرد. مثلا اینکه
یک مادر رعایت نظم را در همه امور مربوط به کودک در نظر گیرد، مهم است.
اموری همچون شیر دادن، خواباندن، بیدار کردن و تر و خشک کردن نوزاد. آنچه
مهم است اینکه این اقدام در ضمیر ناخودآگاه او اثر خواهد گذاشت.
در
سنین بالای یک سال، آموزش به طور غیر مستقیم (آموزش کلامی) و با القای غیر
مستقیم. این یعنی یک روش الگویی است که می تواند تاثیر خوبی داشته باشد.
البته باید گفت که در این سنین، بچه ها قدرت درک مستقیم و کامل و منطقی یک
موضوع را ندارند و اصولا به غیر از روش های غیر مستقیم که می تواند از طریق
قصه گویی یا بازی باشد، نمی توان روشی موثر را پیدا کرد.
اما در
سنین بالای سه سال، این نکته مطرح می شود که کودکان از درک نسبی و تشخیصی
نسبی برخوردار می شوند و اینکه در این زمان برای آموزش نظم می توان از اهرم
هایی مثل فشار، تحمیل و یا تنبیه استفاده کرد.
باید در این راه صبور بود!
آنچه مشخص است این است که
هر نکته ای را که بخواهیم برای بچه ها درونی کنیم و به گونه ای به آنها
آموزش دهیم که اثری ماندگار به دنبال داشته باشد، باید با صبر و حوصله
برخورد کنیم. نظم و انضباط موضوعی است که باید به گونه ای نرم و ملایم و به طور
تدریجی در کودک ایجاد شود. آموزش نظم در یک کودک، اگر با زور و فشار و
تحمیل همراه باشد، باعث ایجاد حس ناامنی، ترس، طغیان،
دروغگویی، چاپلوسی و وسواس خواهد شد.
آن دسته از کودکان که به
خاطر فشارهای والدین و ترس از آنها، به رعایت انضباط می پردازند، معمولا
روحیه ای سرکش و مساله آفرین پیدا می کنند و در مقابل بزرگسالان، مقاومت می
کنند و به خاطر فشارهایی که در دوران کودکی از طریق والدین به آنها وارد
شده، از آنها انتقام می گیرند.
روانشناسی امروز معتقد است که آموزش نظم به بچه ها اگر با زور همراه باشد، تنها پاسخی موقتی را به دنبال
خواهد داشت و در آینده موجب ایجاد مشکلاتی جدی می شود. مشکلاتی که موجب
می شود تا این کودکان در غیاب والدین خود، قانون شکنی کنند و از اصول
والدین خود تخطی کنند.
آنچه مهم است والدین همواره مد نظر داشته باشند این است که اگر محدودیت هایی برای فرزندان قرار می دهیم باید این اقدام را به نرمی و با عطوفت به کودکان بیاموزیم تا برای آنها وجدانی و درونی شود.
اگر آموزش نظم و انضباط با فشار و
زور همراه باشد، با از میان رفتن فشار،کودک نقض قانون کرده و زیر بار نمیرود.
اما چنانچه محدودیت های موجود برای کودک با مطلوبیت فردی همراه باشد و برای
او با مهرورزی و عطوفت والدین، درونی شده باشد، حتی در غیاب والدین و بدون
اهرم فشار هم به آن عمل خواهد کرد.